سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

غزل مناجاتی با خداوند رحمان

شاعر : محمود ژولیده
نوع شعر : مناجات با خدا
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن
قالب شعر : غزل

آلـوده‌ام؛ آلـوده را هــم راه بـایـد داد            راهـی نشان بر بنـدۀ گـمراه باید داد

شرمنده‌ام شرمنده را تکریم باید کرد            تا می‌شود شرمنده را درگاه باید داد


عـبد سراپا جـرم را از در نمی‌رانند            آنکه زمین خورده مدد گه‌گاه باید داد

درمانده‌ام درمانده را هم یار باید شد            سلطان که میداند گدا را جاه باید داد

آقا بـدی‌های خـودم را خوب می‌دانم            بد را نجات از دشمن بدخواه باید داد

من یوسف دل را به چاه سینه افکندم            گـاهی طنابی در درون چـاه باید داد

سر درنمی‌آوردم از کرب و بلا اصلاً            وقـتی دلم می‌سوخت دیدم آه باید داد

اربـاب آمـد با غـم خود آشـنـایم کرد            دیدم که دل را هدیه بر آن ماه باید داد

من تـازه فـهـمیدم تـمام عـمر دنیا را            دل را، قیامت را، به قـتلگاه باید داد

من از حـرم تا قـتـلگـاه یـار را دیـدم            جان را برای حفظ خیمه گاه باید داد

با گـوش دل در قـتـلگاه شام بشنـیـدم            این نوحه را بر غربت این شاه باید داد

آقا گلی گم کرده‌ام رحمی به خواهر کن            قد کمان آورده‌ام رحمی به خواهر کن

نقد و بررسی

بیت زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید



اربـاب آمـد با غـم خود آشـنـایم کرد            دیـدم که دل را هـدیه بر آن مـاه باید